سخرانی ایشون در جمعی از دانشجویان دانشگاه آزاد بود .من از این طرز صحبت کردن خیلی خوشم میاد!! واقعا آدم را تحت تاثیر قرار میده... صحبتایی که با شوخی و خنده مطلب اصلی را به همه می رسونن و این جور صحبت کردن از هر کسی بر نمیاد !! مثلا این آخوندهایی که میان بالای منبر و صحبت می کنن، من دلم می خواد!!!اول از همه این را بگم که تخصص دکتر انوشه در تیپولوژی هست . از تفاوت دختران و پسران شروع می کنم :عدد یک نشان دهنده خصوصیات دختران و عدد دو نشان دهنده خصوصیت پسران هست : 1) اساسا به گفتگو علاقه دارند . 2) اساسا به سکوت علاقه دارند. 1) در روز به طور متوسط 26000 کلمه حرف می زنند.2) در روز به طور متوسط 4000 کلمه حرف می زنند. ( قبول ندارم ) 1) با گفتگو مشکل خود را حل می کنند. 2) با سکوت مشکل خود را حل می کنند. 1)اساسا شنوندگان بسیار خوبی اند ) اساسا شنوندگان خوبی نیستند. ( صددرصد قبول دارم ) 1) به تشریفات توجه دارند. 2) تشریفاتی نیستند. 1) بسیار جزیی نگر هستند. 2) اصولا کلی نگر هستند. 1) رابطه گرا و مسیر گرا هستند 2) هدف گرا و افق نگر هستند. 1) از راه گوش عاشق می شوند 2) از راه چشم عاشق می شوند. دکتر تعریف می کرد و می گفت که من خودم همیشه به پسرای دانشجو میگم که اگر خواستین مخ دختری را بزنین قبل از اینکه قیافه نحص شما را ببینه اول باهاش تلفنی صحبت کنین و بعد قرار ملاقات بذارین !! و یک ماجرای تقریبا طولانی را در این مورد برامون تعریف کردن. 4 برخورد و4 نوع تربیت یک دختر با یک مزاحم تلفنی : تربیت نوع اول و بهترین نوع تربیت : مزاحم : الــــو ، سلام،خسته نباشید، حالتون خوبه، عذر میخوام میشه چند لحظه مزاحمتون بشم ؟ دختر : بدون هیچ صحبتی گوشی را قطع می کنه. تربیت نوع 2 : مزاحم : الــــو ، سلام،خسته نباشید، حالتون خوبه، عذر میخوام میشه چند لحظه مزاحمتون بشم ؟ دختر : به مادر اشاره می کنه که بیاد گوشی را بگیره که بعدا شرش گردن دختر نیفته !!! تربیت نوع سوم و تربیت رایج در کشور ما : مزاحم : الــــو ، سلام،خسته نباشید، حالتون خوبه، عذر میخوام میشه چند لحظه مزاحمتون بشم ؟ دختر : خفه شو، بی شعور، کثافت، عوضی تربیت نوع 4 : مزاحم : الــــو ، سلام،خسته نباشید، حالتون خوبه، عذر میخوام میشه چند لحظه مزاحمتون بشم ؟ دختر: الــــــــــــــــو بفرماییـــــن ! ( پسر هم دستش میاد از این طرز کشیدن و نازک کردن صدای دختر ) آقا خواهش می کنم مزاحم نشـــــــــــــــــین !! به قول دکتر این مزاحم نشــــــــــــــــــین! یعنی اینکه مزاحم بشــــــــــــــین!!! و پسرها هم مزاحم میــــــــــــشن! شما دخترها تصور می کنید که پسرها در تماس تلفنی به صحبتهای شما گوش می کنند؟ ابدا، حتی به یک حرف، پسرها فقط به اون حالی که شما روی صداتون دارین توجه می کنن و می فهمن که اهلش هستین ! ( این جا بود که ، صدای دست زدن و هورا کشیدن دانشجوهای دختر بلند شد و متاسفانه این دست زدن و هورا کشیدن اونها به شدت این حرف دکتر را تایید می کرد... و پسرها به شدت آروم شده بودند!!! ) صدای شما ( حالی که روی صداتون هست ) پدر صاحب پسرها را در آورده !!! خود من نسبت به خیلی از این مسایل اعتقادی نداشتم و اصلا باور نمی کردم که پسرها تا این حد سست باشند ..البته سست که نه !! طبیعتشون این جوری هست !!! ولی اگر کسی به جز دکتر این حرفا را بهم میزد فحشش میدادم ! وقتی دکتر این صحبتها را می کرد ، این قدر پذیرفتن این مسائل برای من سخت بود که نمی دونین !! تو خیلی مسائل دست پسرها را به طور کامل رو کرد...پذیرفتنش برام سخت بود چون دلم نمی خواست که باور کنم و بدونم که پسرها واقعا چه موجودیتی دارند !! چون خیلی از مسائلی که من اصلا بهشون فکر نمی کردم و اصلا برای من مهم نبودن را برای پسرها مهم می دونست ! شاید مسائل خیلی بی اهیمت ! البته من این را هم می دونم که همه پسرها در یک سطح نیستند ، اما در نهایت همشون یک طبیعت دارند... فقط بعضی هاشون کمتر و بعضی هاشون بیشتر ! برو بینیم بابا..... برید خودتون را درست کنید، اگه این جوری باشه( که حتما هست ) دخترا چپ برن روی شما تاثیر میذاره ، راست برن باز هم ، این وری برن ، اون وری برن !! ای بابا !ولی گذشته از همه این حرفا خود دکتر خیلی به این موضوع تاکید کرد که حتما دخترها به خودشون برسن اما نه در حدی که زیاده روی باشه ... مثلا می گفت یک دختری که صورت پر مویی داره ، باید حتما خودش را مرتب کنه ! اما با اینکه موهاشون را رنگ میزنن و بیرون میذارن مخالف بود...رابطه دختر، پسرها را هم تا حدی صحیح می دونست... و بهتر می دید که با پسری که آشنا شدین به هیچ وجه به سینما نرید ! خیلی روی سینما تاکید می کرد...خیلی...البته خیلی در مورد اینکه چرا با سینما رفتن مخالف هست توضیح داد و توضیحاتشون هم واقعا منطقی بود... رابطه یک دختر و پسر را در حد قدم زدن مشکلی نمی دونستن ، ولی برای اینکه بخوان به پارک برن بیشتر تاکید داشتند که یکی از دوستان دختر هم با اونها باشه بهتره ! میدونین همه مثل هم نیستند ولی دکتر بیشتر این حرفها را میزد، چون دیگه به قیافه ظاهری هیچ کس نمیشه اعتماد کرد . و جالب این جا بود که پسرها در تمام مدتی که دکتر صحبت می کردن ساکت نشسته بودن ! فقط یه جایی بود که صدای دست زدن پسرها بلند شد که اونم شدیدا تو ذوقشون خورد : یک مردی از خدا می پرسه که ، خدایا چرا زنها را زیبا آفریدی ؟خدا می فرماین: برای اینکه توی مرد ، زن را دوست داشته باشی . مرد می پرسه پس چرا زنها را این قدر احمق آفریدی ؟ ( صدای دست زدن پسرها ) خدا جواب میده : چون زن بتونه توی مرد را دوست داشته باشه ! ( صدای خنده های بلند دختران و دست زدنشون و ساکت شدن پسرها به طرز فجیعی ! )اما ادامه تفاوتهای دختران و پسران : 1) در گذشته سیر می کند 2) در آینده سیر می کند. 1) در جوانی مهربان و در پیری خودخواه 2) در جوانی خودخواه و در پیری مهربان. 1) به بود و نبود توجه خاصی دارند 2) به بایدها و نبایدها توجه خاصی دارند. 1) وقتی عاشق می شوند یک سوم انرژی تمرکز آن ها افت پیدا می کند 2) وقتی عاشق می شوند انرژی و تمرکز آنها 9/1 برابر افزایش می یابد. 1) در زمان شکست عاطفی افسرده می شوند ( تاثیر منفی برای دختران جامعه ) 2) در زمان شکست عاطفی آرام و ساکت می شوند. 1) به احساسات خود توجه دارند 2) به احتیاجات خود توجه دارند. 1) خانمها در جوانی و در پیری عشق اول است، دوم سلامتی و سوم پول 2) آقایان در جوانی ابتدا عشق، دوم پول و سوم سلامتی مهم است اما در پیری ابتدا سلامتی، پول ودر آخر عشق مهم است. 1) عشق تمام زندگی یک دختر را در بر می گیرد ( به خاطر همین هست که یک دختر از شکست عاطفی ضربه بدی می خوره ) 2) عشق قسمتی از زندگی آقایان را در بر می گیرد. من خودم اکثر این تفاوتها را قبول دارم و از این صحبتها به این نتیجه رسیدم که خانمها وقتی کسی را دوست دارن تا آخر هم دوست دارن اما آقایون دقیقا بالعکس هستند. خیلی داستانهای بامزه ای تعریف کردن که اگه شد بعدا میام تعریف می کنم !فقط دوست دارم که هر کی این پست را می خونه نظر واقعی خودش را در این مورد بده ...علی الخصوص آقایون ! میخوام ببینم که تا چه حد این صحبتها را تایید می کنند... البته من خودم تاییدشون کردم و این را هم یادآور میشم که همه مثل هم نیستند ، اما تمام دخترها یک طبیعت و تمام پسرها هم دارای یک طبیعت هستند فقط توی کم و زیادش با هم فرق دارند .
+
آنقدر رشیدی که تنت افتاده
اطراف تنت پیرهنت افتاده
یک ظرف عسل داشت لبت فکر کنم
با سنگ زبس که زدنت افتاده
از بس به سر و صورت تو سنگ زدند
خدشه به عقیق یمنت افتاده
سر در بدنت بود که پامال شدی
پس دست تو نیست گردنت افتاده
برگرد حسین زود حسین برگردانش
در خیمه عروس حسنت افتاده